قرص آرام بخش پارت[۲۱]
میتسو''یعنی میخوای بگی که من احساسات ندارم
سانزو''اره
میتسو''من دیکه کاملا قهرم
ران''فقط میخواد بدونن چرا مارم...چیزه کوکو رو بغل کردی
میتسو''من حواسم نبود اما بغلش نمیکردم بجاست سرشو ناز میکردم
سنجو''احیانن لباست بازه
میتسو''خودت انتخابش کردی
سانزو/کاکوچو''سنجو راست میگه
سنجو''چیزه اره اما...یاخداااااا ولمم کنیددددد
سانزو''*نگاه معنی دار که شب برات دارم که فقط میتسو متوجه بشه*
میتسو''....
ذهن میتسو''خدایااااااااا قرار فردا پنگوئن بشم
*شب در خانه*
از مهمونی به خونه اومدیم و ساکیکو هم رفته بود فکر کنم سانزو یادش رفت اما یک دفعه دستم گرفته و برو داخل اتاق نهههه *عبادت خوش بگذره*
سانزو''اره
میتسو''من دیکه کاملا قهرم
ران''فقط میخواد بدونن چرا مارم...چیزه کوکو رو بغل کردی
میتسو''من حواسم نبود اما بغلش نمیکردم بجاست سرشو ناز میکردم
سنجو''احیانن لباست بازه
میتسو''خودت انتخابش کردی
سانزو/کاکوچو''سنجو راست میگه
سنجو''چیزه اره اما...یاخداااااا ولمم کنیددددد
سانزو''*نگاه معنی دار که شب برات دارم که فقط میتسو متوجه بشه*
میتسو''....
ذهن میتسو''خدایااااااااا قرار فردا پنگوئن بشم
*شب در خانه*
از مهمونی به خونه اومدیم و ساکیکو هم رفته بود فکر کنم سانزو یادش رفت اما یک دفعه دستم گرفته و برو داخل اتاق نهههه *عبادت خوش بگذره*
۱.۲k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.